فهرست مطالب

تحقیقات مدلسازی اقتصادی - سال یکم شماره 1 (پاییز 1389)

فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی
سال یکم شماره 1 (پاییز 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/09/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حمید ابریشمی، محسن مهرآرا، مهدی نوری، محسن محقق صفحات 1-28
    بررسی تاثیر تورم در تغییرات نرخ رشد بهره وری کل عوامل تولیدی اقتصاد، موضوعی است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این موضوع به ویژه در اقتصاد ایران که در سال های گذشته همواره با تورم های بالا روبه رو بوده است، اهمیتی ویژه دارد. تعیین جهت و میزان تاثیر این دو متغیر بر یکدیگر، بی تردید می تواند در اتخاذ سیاست های کارآمد سودمند واقع باشد. این مقاله، با هدف کشف اطلاعات نهفته در سری های زمانی این دو متغیر، رابطه ی میان آن ها را با استفاده از تجزیه ی موجک تحلیل می کند و بر آن است تا افزون بر مطالعه ی سری های اصلی، رابطه ی میان سری های تجزیه شده را نیز بررسی کند. این مقاله با بهره گیری از روشی نو در تحلیل سری های زمانی تورم و رشد بهره وری کل، به کشف روابطی منجر گردیده است که پیش تر مورد توجه محققان نبوده است. نتایج به دست آمده از بررسی سری های زمانی نرخ تورم و نرخ رشد بهره وری کل عوامل در دوره ی زمانی سال های 1339 تا 1385 نشان می دهد که گرچه رابطه ی آماری معناداری میان سری های اصلی برقرار نیست؛ اما، میان سری های تجزیه شده ی متغیرها در سطوح اول و دوم، رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد. افزون براین نتایج آزمون علیت گرنجر وجود رابطه ی علی میان سری های تجزیه شده در فرکانس های مختلف را تایید می کند.
    کلیدواژگان: بهره وری کل عوامل، نرخ تورم، تحلیل موجک، علیت گرنجر
  • وحید محمودی، شاپور محمدی، هستی چیت سازان صفحات 29-48
    بررسی اثرات حافظه در بازارهای نفت خام دارای جذابیت تحقیقاتی بالایی است و توجه محققان را در حوزه های مختلف، از فیزیک اقتصاد گرفته تا مباحث اقتصادی بسیار کلاسیک، به خود جلب کرده است. اهمیت مساله به این دلیل است که نبود ناهمبستگی در قیمت ها بر وجود اثرات غیرتصادفی ای دلالت دارد که برای آربیتراژ در بازار استفاده می شود.
    در این مقاله پارامتر حافظه ی بازارهای نفت خام به وسیله ی روش های مختلف پارامتریک، نیمه پارامتریک و ناپارامتریک براورد شده و روند حافظه در طی زمان و تحلیل ساختار بازار نفت بررسی شده است.
    تحلیل حافظه ی بازار نفت با براورد پارامتر تفاضل کسری با روش های مختلفی از جمله روش حداکثر درست نمایی، حداقل مربعات غیرخطی، نمای هرست، جوک و پورتر- هوداک، نمای هرست تعدیل شده یا لو، وایتل و موجک انجام شده است. نتایج روش های وایتل و موجک که اعتبار بالایی در براورد دارد، بیانگر آن است که هر چند قیمت های نفت خام مورد بررسی دارای حافظه بلندمدت نیست؛ اما، دارای ویژگی «برگشت به میانگین» نامانا هست.
    محور اصلی بحث این مقاله بررسی روند حافظه ی بازار است. نتایج به دست آمده از بررسی روند تغییرات حافظه بیانگر آن است که پارامتر حافظه ی بازارهای بین المللی نفت تغییر روند محسوسی نداشته است. به عبارت دیگر، در دوره ی بررسی شده، کاهش یا افزایش معنی داری در کارایی بازار رخ نداده است.
    کلیدواژگان: تفاضل کسری، حافظه ی بازار نفت، مدل، سری های زمانی
  • حسین صادقی، کیوان شهاب لواسانی، محمود باغجری صفحات 49-76
    اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها و اصلاح قیمت حامل های انرژی، با توجه به اثرگذاری بر متغیرهای اقتصاد کلان، مصرف بخش خصوصی و تولید زیر بخشهای صنعت از حساسیت بالایی در اقتصاد کشور برخوردار است. افزایش قیمت حامل های انرژی مدت ها است که در اقتصاد ایران محل بحث و منازعه بوده است و با توجه به اهمیت موضوع و تاثیر آن بر اقتصاد و رفاه جامعه، مطالعات و بررسی های بیشتر و جامع تر در این حوزه ضروری به نظر می رسد. در این مقاله سعی شده است تاثیر افزایش قیمت حامل های انرژی بر سه متغیر مهم اقتصاد کلان: رشد تولید ناخالص ملی، تورم و مصرف بخش خصوصی در چارچوب مدل خودرگرسیون برداری ساختاری SVARدر دوره ی 1386-1370بررسی شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که با اصلاح قیمت حامل های انرژی، رشد اقتصادی و مصرف بخش خصوصی کاهش یافته؛ ولی، تورم افزایش می یابد. نتایج این مطالعه نشان داد تعدیل قیمت انرژی، بیشترین تاثیر را در توضیح دهندگی نوسان های تورم دارد، به طوری که در میان مدت و بلند مدت حدود 40 درصد از تغییرات و نوسان ها در تورم با تکانه های شاخص قیمت انرژی توضیح داده می شود. از دیگر یافته های این مطالعه این است که در بلند مدت شوک های شاخص قیمت انرژی به ترتیب در حدود 20 و 11 درصد از نوسان های مصرف بخش خصوصی و تولید ناخالص داخلی را توضیح می دهد. لازم به ذکر است که همه ی نتایج به دست آمده بدون در نظر گرفتن اثرات بازتوزیع پرداخت منابع دریافتی دولت از محل یارانه ها است.
    کلیدواژگان: یارانه ها، حامل های انرژی، شوک های قیمت انرژی، خودرگرسیون برداری ساختاری
  • علیمراد شریفی، کریم آذربایجانی، ایرج کاظمی، ابوذر شاکری صفحات 77-102
    تحلیل تقاضای انرژی در صنایع همواره یکی از موضوعات مهم تحقیقات اقتصادی است. این مساله برای کشورهای در حال توسعه اهمیتی ویژه دارد. در این تحقیق به منظور تحلیل تقاضای نهاده ها از مدل های پویای نسل سوم استفاده شده تا سرعت تعدیل سرمایه در صنایع کارخانه ای نیز مشخص شود. داده ها و اطلاعات مورد استفاده شده در این پژوهش مربوط به صنایع کارخانه ای ایران بر اساس کدهای دو رقمی طبقه بندی بین المللی ISIC در سال های 1374 تا 1386 است. با استفاده از فرم تابعی ترانسلوگ و براورد پارامترهای آن به روش حداکثر درستنمایی با اطلاعات کامل، این نتیجه گرفته شد که بین سرمایه، الکتریسیته و انرژی رابطه ی مکملی برقرار بوده و سرعت تعدیل بسیار پایین است. در سال های مورد مطالعه، در صنایع کارخانه ای ایران تقاضای حامل های انرژی و سرمایه با گسترش فعالیت های تولیدی و تغییرات فناورانه افزایش یافته، در حالی که تقاضای نیروی کار کاهش است.
    کلیدواژگان: مدل های پویای نسل سوم تقاضای نهاده، صنایع کارخانه ای ایران، انرژی
  • افسانه شفیعی، احمد تشکینی صفحات 107-134
    این مطالعه به سنجش آثار رفاهی عملکرد در صنعت بانکداری ایران با استفاده از داده های ترکیبی ناموزون 17 بانک دولتی و خصوصی در دوره ی زمانی 87-1375، اختصاص دارد. به منظور شناسایی وضعیت عملکرد صنعت بانکداری ایران از دو روش «مثلث رفاه» و «لیبنشتاین» استفاده شده است. در روش مثلث رفاه با فرض به کارگیری بهینه ی نهاده ها تنها به اثرات رفاهی ناکارایی تخصیصی پرداخته می شود، در حالی که در روش لیبنشتاین افزون بر لحاظ ناکارایی تخصیصی (مثلث رفاه)، آثار رفاهی ناشی از ناکارایی X نیز در محاسبات وارد می شود.
    نتایج به دست آمده از روش اول مبین سطح پایین هزینه های رفاهی و کمابیش معادل یک درصد ارزش تولید ناخالص داخلی سال 1387 است. رقم گفته شده با استفاده از روش دوم (لحاظ آثار رفاهی ناکارایی X) بسیار بالاتر و معادل چهار درصد ارزش تولید ناخالص داخلی سال 1387 است.
    کلیدواژگان: هزینه های اجتماعی، ناکارایی X، ناکارایی تخصیصی، کشش تقاضا، صنعت بانکداری
  • محمدحسن فطرس، جواد براتی صفحات 135-153
    بخش نیروگاهی با سهم 2/28 درصدی از کل انتشار دی اکسیدکربن، بزرگ ترین بخش منتشرکننده ی گاز گلخانه ای در کشور است. این مطالعه از تکنیک تجزیه ی شاخص دیویژیا میانگین لگاریتمی (LMDI) استفاده می کند تا تاثیر پنج عامل رشداقتصادی، شدت سوخت، شدت انرژی برق، ساختار تولید و کیفیت سوخت را در اثرگذاری بر تغییر انتشار دی اکسیدکربن بخش نیروگاهی برای دوره ی 1386-1378 تبیین کند. اثر بازده حرارتی و اثر ساختار (ترکیب) سوختی نیز برای تعیین عوامل مؤثر بر تغییر شاخص انتشار دی-اکسیدکربن تحلیل می شود. یافته ها نشان می دهد در کل دوره، رشد اقتصادی بیشترین اثر را بر افزایش انتشار بخش نیروگاهی داشته است. پس ازآن، به ترتیب اثر کیفیت سوخت، اثر شدت سوخت و اثر ساختار تولید عوامل مؤثر بر رشد انتشار دی اکسیدکربن است. تغییر در ساختار (ترکیب) سوختی بیشترین اثر را بر افزایش شاخص انتشار دی اکسیدکربن، به طورخاص برای دوره ی 87-1383، داشته است. بررسی شاخص انتشار نشان می دهد که نیروگاه سیکل ترکیبی کم ترین شاخص انتشار را در میان انواع نیروگاه های حرارتی دارد و از نظر زیست محیطی مناسب ترین نیروگاه حرارتی برای تولید برق است.
    کلیدواژگان: تجزیه شاخص دیویژیا میانگین لگاریتمی (LMDI)، نیروگاه حرارتی، شاخص انتشار، مصرف سوخت
  • رضا نصراصفهانی، نعمت الله اکبری*، مجید صامتی، سعید صمدی صفحات 155-185

    با نگاهی اجمالی به ترکیب منابع شهرداری ها، می توان وابستگی قابل توجهی را به درامدهای حاصل از صدور مجوز ساختمان و تراکم را مشاهده نمود که پیامدهای نامناسبی را برای اقتصاد شهری در ایران در پی داشته است. در این مطالعه الگویی برای تامین مالی دولت های محلی و شهرداری ها ارائه شده است که بر مبنای آن، معیار های عدالت، شفافیت، کارایی، پایداری و کفایت به عنوان معیارهای الگوی مناسب معرفی و رتبه بندی شد. بر این اساس منابع موجود (موضوع های درامدی) با استفاده از الگوی تصمیم گیری چند معیاره رتبه بندی و الگوی تامین حداقل مخارج، مدل سازی شد. نتایج به دست آمده از رتبه بندی معیارها نشان داد که معیار عدالت و شفافیت بالاترین درجه ی اهمیت را به نسبت دیگر معیارها دارد.
    برای تامین مالی حداقل مخارج مورد نیاز، بر اساس رتبه بندی انجام شده از نظر مناسب بودن پایه های اخذ عوارض (رتبه بندی گزینه های معرفی شده در مطالعه)، بالا ترین درجه ی اهمیت برای «عوارض آلایندگی و سوخت» و پس از آن برای «عوارض ارزش افزوده» به دست آمده است. همچنین، در بین گزینه-های موجود، «عوارض ساخت و ساز» در درجه ی آخر اهیمت قرار گرفته؛ این در حالی است که عوارض یاد شده در حال حاضر، بالاترین سهم درامدی شهرداری اصفهان را به خود اختصاص داده است.

    کلیدواژگان: شهرداری، بخش عمومی شهری، تامین مالی، الگوی تصمیم گیری چند معیاره
  • محمد باقر بهشتی، فخری سادات محسنی زنوزی صفحات 187-205
    در اواخر دهه 1990 و اوایل قرن بیست و یکم، شاهد تغییرات زیاد قیمت مسکن و ایجاد حباب قیمت مسکن در اغلب کشورهای جهان به ویژه آمریکا و ژاپن هستیم که این امر در ایران نیز در سال های بعد از جنگ، ناشی از افزایش سفته بازی در بازار مسکن است. بازار مسکن به عنوان یک بخش عمده اقتصادی، نقش مهمی در اقتصاد کشور داشته و به شدت از نوسانات اقتصادی آن تاثیرپذیر و بر آن تاثیرگذار است و یکی از کانال های مهم اثرگذاری سیاست های پولی بر اقتصاد کشور می باشد. در این مقاله با استفاده از مدل (SVAR) 8 متغیره، بازار مسکن در مکانیسم انتقال پولی ایران در سال های 1367- 1385 به صورت فصلی مورد بررسی قرار گرفته است.
    نتایج به دست آمده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری انتخاب شده نشان می دهد که شوک سیاست پولی انبساطی از طریق شوک نقدینگی اثر معنی دار و پایداری بر قیمت مسکن دارد. اثر شوک نقدینگی بر قیمت مسکن تا سه سال پایدار می ماند. قیمت مسکن حدود 20 درصد تغییرات تولید ناخالص داخلی را توضیح می دهد؛ لذا قیمت مسکن، واسطه مهم انتقال شوک های پولی به نوسانات تولید ناخالص داخلی است. همچنین مشخص شد که شوک های پولی منبع مهم تغییرات تولید ناخالص داخلی هستند. بنابراین با تثبیت این متغیرها می توان نوسانات تولید ناخالص داخلی را نیز تا اندازه زیادی تثبیت کرد.
    کلیدواژگان: مکانیسم انتقال پولی، قیمت مسکن، رویکرد خودرگرسیون برداری ساختاری
|
  • Hamid Abrishami, Mohsen Mehrara, Mahdi Nouri, Mohsen Mohaghegh Pages 1-28
    The aim of this study is to review the causal relations between TFP growth and inflation as one of the attracting issues in Macroeconomic literature. For the first time in Iran, we have used the wavelet decomposition technique to study this relation. Both TFP growth and inflation series between 1960 and 2006 are decomposed up to three levels. Our analysis of causality relations between all the composed and decomposed series shows that though no statistically meaningful effect between original series has been proved, there are some negative relations between decomposed series in the first and second level. Moreover, our study reveals some previously unknown spillover effects between various frequencies of both series as explained in paper. Finally, on the basis of relations found between decomposed series of inflation in different frequencies, we introduce a new instrument to measure the volatility of inflation.
  • Vahid Mahmoudi, Shapour Mohammadi, Hasti Chitsazan Pages 29-48
    The characterization of memory effects in crude oil markets is an interesting issue that has attracted the attention of researchers from different disciplines, from econophysics to more classical economics. The importance of the problem relies on the fact that the departure from uncorrelated behavior would imply the presence of non-random effects which, in principle, can be exploited for arbitrage. This paper tries to contribute to the issue by estimating the memory effects by means of different parametric, semi-parametric, and non-parametric methods. In other words, this paper provides an analysis of the memory of the oil markets measured via the fractional integration parameter (d) by estimating it with various methods such as the MLE, NLS, GPH, Whittle, Lo, Hurst Exponent and Wavelet. To achieve this goal, we use the daily time series for WTI and Brent spot crude oil prices as well as 3-month futures, and further divide them into yearly subsections to obtain the historical series of memories.Results of the whittle and wavelet estimations, which are better suited for this analysis, show no evidence of a long memory process. However, the oil price time series exhibit a nonstationary mean-reverting behaviour. Note that in this paper the behaviour of memory is our concern instead of the memory value itself. The results of memory trend show that memory of international oil markets does not have an important trend change. In other words, in our study period the efficiency of the market does not have an important decline or increase.
  • Hosin Sadeghih, Keyvan Shahab Lavasani, Mahmood Baghjari Pages 49-76
    The effects of “targeted subsidies plan”, and energy price reform policy on macroeconomic variables have been a matter of debate for a long time. Regarding the significance of the issue and also its effect on the economy and social welfare, further comprehensive investigations into this subject seem to be necessary. This paper is presented with a review of previous studies and it explores the effect of the increase in the price of energy carriers on the three important macroeconomic variables, i.e. GDP growth, inflation and private consumption in the context of a structural vector regression to model SVAR. The results show that due to the implementation of this plan, the economic growth and the private consumption decrease but the inflation increases. The results show that, the energy price has significant influence on inflation fluctuations. It explains about 40 percent of changes in inflation in the medium term and long-term. Our findings suggest that, energy price shocks explain about 20% of the fluctuations in private consumption and 10% of changes in gross domestic product.
  • Alimorad Sharifi, Karim Azarbaijani, Iraj Kazemi, Aboozar Shakeri Pages 77-102
    Industrial energy demand analysis has always been one of the leading fields of research in economics. This issue is more critical in the case of developing countries especially those with transition experiences. In this paper, third generation of dynamic factor demand models for the Iranian manufacturing industries is estimated to analyze the speed of adjustment in factor demands. Data which is used in this study is an Iranian industrial plant based on two-digit international classification code during 1374-1386. The translog functional form is used as model specification. The main findings are the complementary relation between energy carriers, electricity, and capital and low adjustment speed of capital stock. In Iranian manufacturing industries, demand for energy carriers and capital, with expansion of manufacturing activities and technological change has increased, while the demand for labor has decreased.
  • Afsaneh Shafiee, Ahmad Tashkini Pages 107-134
    This study examines the social cost of banking industry in Iran (17 governmental and private banks) in an unbalanced panel data model.To conduct estimations, two different approaches were taken: 1- Welfare Triangle approach; 2- Libenstein’s approach. In the former, welfare triangle is measured assuming banking industry operating in full technical efficiency; however, the latter includes both the effect of welfare triangle and the cost of likely technical X-inefficiency. The result of the first method showed that the social cost of banks in Iran is little, amounting to be less than 1 percent of GDP in 2008 while within the same period, the second method resulted in 4 percent of GDP, as the social cost of banks in Iran.
  • Mohammad Hassan Fotros- Javad Baraty Pages 135-153
    The power sector in Iran accounts for a share of 28.2 percent of the total CO2 emissions, so it is the biggest emitter of greenhouse gases. This study uses Logarithmic Mean Divisia Index (LMDI) technique to examine the role of five factors (economic growth, fuel intensity, electricity intensity, structure and quality of fuel) influencing CO2 emissions of the Power Plant sector in the period 1997-2008. Thermal efficiency and the fuel mix effects have been analyzed to determine the factors affecting changes in CO2 emissions index. The results show that the economic growth has the highest effect on the increase of CO2 emissions in the power sector during the whole period of study. Then, fuel quality effect, fuel intensity effect and the structure of production effect respectively, have influenced the growth of CO2 emissions. Changes in fuel mix have had the greatest effect on the increase of CO2 emission index, especially for the period 1387-83. Emission index displays that combined cycle power plant has the least emission index among all types of thermal power plants and hence it is the most suitable thermal power plant for the environment amongst thermal power plants.
  • Reza Nasr Esfahani, Nematollah Akbari, Majid Sameti, Saeed Samadi Pages 155-185

    Municipalities are kind of organizations that due to their diversity in functions and obligations play important roles in urban management. Financing the administration of obligations (urban public finance) is one of the principal tools in achieving targets and urban-related plans. With a glance at the structure of current revenue sources of this administration, it can be found that there is a considerable dependence on the revenue from building permits. This has inappropriate consequences for the economy of cities. Hence, providing an appropriate model that in addition to the quality of being operational and administrative has also the suitable properties can help both the local managements and city economies.To finance municipalities, specific criteria have been offered. In this study, in addition to classifying and grading the presented criteria, the current sources (revenue items) have also been graded, using multi-criteria decision making. And also the pattern of minimum expenditures supply has been modeled.The analysis of urban public finance in Isfahan and generally in Tehran shows that despite having the proper potentials in acquiring some revenues the urban management system relies heavily on building permit. In metropolitan areas, up to 50% of expenditure is obtained from building permit.This is not an appropriate financial strategy.Finally, we suggest that municipality should finance all of its expenditures through tax on pollution and fuel, consumption tax and property tax.

  • Mohammad Bager Beheshti, Fakhri Sadat Mohseni Zonuzi Pages 187-205
    In the late 1990s and early 21 century there has been a very big rise in the price of housing in most countries including the United States and Japan. The same trend occurred in Iran in the years after the Iran-Iraq war and has continued up to the present. Housing in Iran has always had a mutual relationship with economic fluctuations including monetary policies. Thus the impact of housing on Iran’s economy is significant. In this applied- analytical research, the aim is to investigate the monetary transmission mechanism in the housing market in Iran during the years 1988-2006 by using a SVAR eight- variable model and seasonal data.The research found that the expansionary-monetary shock policy, which is the result of liquidity shock, has had a significant impact on housing prices lasting for 3 years at a time. Meanwhile, the price of housing explains about 20 per cent of the GDP changes in the study period.